به گزارش خبرنگار سلام لردگان،

امين شعبان بيدله

دشمن سه هدف مرحله اي و مقطعي را تعقيب مي کند:

اول، عبارت است از تخريب وحدت ملي .

" يکپارچگي ملت ايران را شکسته و تخريب کند ." زيرا در هر ملت و مملکتي مهمترين رکن پا برجايي و ادامه حيات جامعه ، اتحاد ميان مردم آن جامعه است و اگر بتوان آن را تخريب نمود مطمئناً زير پا قرار دادن باورهاي تک تک افراد و ايمان دروني آنها راحت تر و چه بسا سريع تر نيز انجام مي گيرد . اگر پازلي را در نظر بگيريم گه در حال جور شد است ولي در يک لحظه يک قطعه آن جدا شود شاهد آن خواهيم بود که ديگر قطعات پازل نيز رو به فرو پاشي مي نهند و جمع کردن دوباره آن کار راحتي نخواهد بود و اين همان حيله چندين ساله است که به دنبال نفوذ در ارکان وحدت بخش جامعه ماست و مي خواهد پازل ما را از هم جدا نمايد .

دوم، تخريب ايمان و باورهاي کارساز در دل مردم.

يعني ايمانها و باورها و اعتقاداتي که اين ملت را از يک ملت عقب افتاده ي توسري خور به يک ملت پيشرو و شجاع و ميدان دار در دنيا تبديل کرد ؛ را تخريب کنند. همه ما بر اين نکته واقف هستيم که اين حرکت عظيم و تدريجي با يک اعتقادات و باورهايي انجام گرفت که بدون اين باورها انسان حرکت نمي کرد و اين ملت پيش نمي رفت. غرب مي خواهد اين باورها را در ذهن ملت ما تخريب کند. مي خواهد به مردم ما تحميل نمايد که هر آنچه که شما از اسلام و قرآن و حسين مي دانيد دروغ است و اگر در جايي خوانديد که بايد از عزت و شرف خود دفاع کنيد اين کاري غلط است . شايد گمان کنيم که اينگونه نخواهد بود اما بدانيد يک استعمار زماني سود خواهد کرد که همه چيز را بدست آورد .

سوم، تخريب روح اميد و تخريب آينده در ذهن مردم.

زيرا اگر فردي به آينده اميد نداشته باشد هيچ گاه ادامه حيات خود را با فعاليت هاي مفيد سپري نخواهد کرد و تنها به دنبال گذراندن چند روز زندگي با توهمات واهي خواهد بود و اگر غرب اميد را از ما بگيرد زنده بودن مان را پوچ خواهد کرد و هر آنچه که خود بخواهد به ظهور خواهد رساند. دين ما و مکتب و مذهب ما آينده را از آن ما مي داند و عقل ما نيز آينده خوب را از آن تلاش و کوشش مي داند و ديگر جاي هيچ سوالي باقي نمي ماند وقتي که دين و عقل در کنار همديگر بر يک چيز تاکيد کنند .

هر سه تخريب مورد نظر دشمن اين است: تخريب وحدت ملي، تخريب باورهاي کارساز و مقاومت بخش و تخريب روحيه ي اميد. که اسم اين تخريب ها را هم «اصلاح» مي گذارد . امثال اين تخريبها انکار چند باره ي سوخت انرژي هسته اي بود که حتي با راه اندازي چرخه سوخت هسته اي اين انکارها ادامه داشت ولي وقتي رئيس جمهور در 20 فروردين ، روز ملي فناوري هسته اي ؛ از ساخت نسل سوم سانتري فيوژهاي غني سازي و نمونه سوخت مجازي رآکتور تهران پرده برداشت چيزي براي دشمن جز سکوت نمانده بود ، اگرچه مانند گذشته سخن از ناتواني ايران به ميان آورد و يا حتي تهديد هاي اتمي عليه ايران انجام داد ( همان چيزي که در رسانه هايشان در چند روز گذشته شاهد بوديم. ) ولي مهم نيست که آنها انکار مي کنند ، بلکه مهم آن است که ديگر ايران ما ايران چند سال پيش نيست ، ايران ما تجربه هايش را پشت سر نهاده و بدون هيچ واهمه اي پا در جاي پا توسعه و پيشرفت نهاده است و به تنها چيزي که فکر نمي کند تهديدات است . آيا ما را از جنگ مي ترسانند ؟ آيا گمان کرده اند که نماز و روزه و دعا هاي ما بدون دليل است ؟ اين را مطمئن هستيم که اگر روزي کسي به سوي اين ملت گلوله که نه ، حرفي نشانه برود ؛ ميليون ها جواب خواهد شنيد . درست است که نمرده اند فرزندان دلاورمردان هشت سال دفاع مقدس و در خواب نيستند بسيج و بسيجيان اما، همه مي دانيم که به روز نياز ديگر کسي نمي گويد که من هستم يا نيستم بلکه همه يک صدا از کشورشان دفاع خواهند نمود .

امروزه روشنگري ها و راهکار ها آنقدر زياد شده است که  ديگر نيازي  به توضيح بسياري مسائل نيست . مردم آگاه شده اند و مي دانند که هيچ وقت و هيچ زماني بيگانه نمي تواند جوابگوي خواسته هاي آنها باشد و اگر همين مسئولين دلسوز نباشند به  غير آنها اميدي نيست . اگر پدر و مادر کودک به فکر او نباشند آيا ديگران به فکر او هستند ؟ آيا  دلسوزي ديگران با دلسوزي پدر و مادر يکي است ؟

منطق عقلي و بينش ديني جواب اين سوالات را بسيار راحت مي دهد به شرطي که به دنبال آن باشيم نه به دنبال رد آن ها.

دریافت کد اوقات شرعی